مکنزی-نوامبر 2023
مدیر عامل فردی است که در نهایت مسئول موفقیت یک شرکت به حساب میآید. وظیفهٔ او تدوین استراتژی و تخصیص منابع برای اجرای آن است.
مدیر عامل شاید بیش از هر فرد دیگری در شرکت، ظرفیت تأثیرگذاری داشته باشد. اما بهرهبرداری کامل از این ظرفیت بسیار دشوار است. حتی فکر کردن به مسئولیتهای این نقش میتواند موجب خستگی شود. مدیر عامل مسئول شکلدادن به استراتژیهای شرکت و بسیج منابع برای تحقق آنهاست. اگرچه سایر مدیران ارشد و کارکنان در اجرای استراتژی همکاری میکنند، اما در نهایت این مدیر عامل است که مسئول موفقیت یا شکست آن است.
آنچه تحت کنترل مدیر عامل است، معمولاً حدود ۴۵ درصد از عملکرد کلی شرکت را تشکیل میدهد. اما این روزها، این نقش سختتر و مهمتر از همیشه شده است. صنایع با سرعتی بیسابقه در حال تغییر هستند و رهبران تجاری باید این تغییرات را پیشبینی کرده و با تصمیمگیریهایی سریعتر از گذشته پاسخ دهند.
همه در این نقش موفق نمیشوند. تنها سه نفر از هر پنج مدیر عامل تازه منصوبشده در ۱۸ ماه نخست عملکردی مطابق با انتظارات دارند. و فقط یک شرکت از هر دوازده شرکت طی ده سال از سطح متوسط به سطح برتر (پنجک بالا) ارتقا مییابد.
با وجود تغییرات زمانه، برخی اصول رهبری همچنان ثابت باقی میمانند. بر اساس دههها تجربه و بینشهای حاصل از آن، میدانیم که از مدیران عامل همواره انتظار میرود مسیر را تعیین کنند، سازمان را همسو سازند و رهبران داخلی را بسیج کنند. آنها باید با هیئتمدیره تعامل داشته باشند و ذینفعان را مدیریت کنند. همچنین باید خود را بهگونهای مدیریت کنند که بتوانند عملکردی پایدار و در سطح عالی ارائه دهند.
رهبران شرکت مکنزی با صدها مدیر عامل مصاحبه کرده و دادههای عملکرد هزاران مدیر دیگر را بررسی کردهاند. ما مقالات، گزارشها و پادکستهای متعددی در این حوزه منتشر کردهایم، از جمله کتاب پرفروش “عالی بودن در نقش مدیر عامل” در سال ۲۰۲۳. در این مقالهٔ ، اصول موفقیت در این جایگاه عالی را بررسی میکنیم.
میخواهید مدیر عامل شوید؟ این چهار توصیهٔ کلیدی را در نظر بگیرید:
از زمانی که ادموند هیلاری و تنزینگ نورگی در سال ۱۹۵۳ به قلهٔ اورست رسیدند، تنها حدود ۶۳۰۰ نفر دیگر این مسیر را پیمودهاند. در همان بازه زمانی، تخمین زده میشود که کم تر از ۱۰۰۰ نفر به جایگاه مدیر عاملی 500 شرکت برتر رسیدهاند. از نظر آماری، احتمال اینکه صاعقه به شما برخورد کند بیشتر است.
اما این آمار مانع از آرزوی افراد برای رسیدن به بالاترین مقام نمیشود. این عنوان، پرطرفدارترین و قدرتمندترین در دنیای کسبوکار است. اگر آمادهاید با این احتمال پایین مواجه شوید، چهار توصیهٔ زیر به شما کمک میکند تا به دفتر مدیرعامل برسید و در آن موفق عمل کنید:
- انگیزهها و انتظارات خود را صادقانه بررسی کنید.
مایکل فیشر، مدیر عامل سابق بیمارستان کودکان میگوید: “اگر دلیل اصلی شما برای دستیابی به منصب مدیر عامل فقط ارضای نفس باشد، این انگیزه در طول زمان دوام نخواهد آورد.” اگر اشتیاق و چشماندازی برای کمک به دیگران در پیشرفت جمعی دارید، احتمال موفقیت شما در این نقش بیشتر خواهد بود. - دیدگاه بلندمدت را ارتقا دهید و در عین حال نتایج ملموس ارائه دهید.
بهترین نامزدهای مدیر عاملی کسانی هستند که ضمن انجام مسئولیتهای روزمره، بتوانند دیدگاه کلان بهتری نسبت به آینده، شرکت و ذینفعان آن شکل دهند. در هر دو زمینه، جسارت، برگ برنده است. - با فروتنی، شایستگی خود را تکمیل کنید.
انسانها بهطور طبیعی تمایل دارند اعمال خود را درست و صحیح بدانند یا رویدادها را به نفع خود تفسیر کنند. افراد مشتاق به مدیر عاملی باید فروتنی لازم برای شناخت این سوگیریها و مقابله با آنها را داشته باشند؛ با ارزیابی واقعی تواناییهای خود در مقایسه با نیازها، رفع شکافهای مهارتی، و دوری از سیاستبازی میتوانید این کار را انجام دهید. - فرآیند انتخاب مدیر عامل را بشناسید و بهترین نسخه خود را نشان دهید.
مراحل پایانی انتخاب مدیر عامل احتمالاً پر استرس خواهد بود. دانستن آنچه در پیش است، به شما کمک میکند بهترین تأثیر را بگذارید. آمادگی مهمترین عامل است—اما تأثیر صداقت را دستکم نگیرید. گرفتن شغلی که واقعاً از عهدهٔ آن برنمیآیید، به نفع هیچکس نخواهد بود.
اما دستیابی به دفتر مدیر عامل پایان راه نیست. وقتی در این جایگاه قرار گرفتید، تازه کار آغاز میشود.
چگونه مدیران عامل میتوانند شرکتهای خود را از عملکرد متوسط به سطح عالی برسانند؟
بیایید صادق باشیم: رساندن یک شرکت از سطح متوسط به عالی کار آسانی نیست—و احتمال وقوع آن هم زیاد نیست. بسیاری از مدیران عامل مسیر شرکت خود را بر اساس افزایش سرمایهگذاری در قابلاعتمادترین موارد تجاری تعیین میکنند. اما پژوهشها نشان میدهد استراتژیهایی که نوید «اثر چوب هاکی» (افت اولیه ناشی از سرمایهگذاری و سپس رشد پایدار عملکرد) را میدهند، اغلب موفق نمیشوند.
اما دشوار بودن به معنای غیرممکن بودن نیست و اقداماتی مشخص وجود دارد که میتواند احتمال موفقیت را افزایش دهد. بر اساس تحلیل پایگاهداده اختصاصی ما شامل ۲۵ سال داده درباره تقریباً ۸۰۰۰ مدیر عامل از ۷۰ کشور و ۲۴ صنعت، دریافتهایم که مؤثرترین مدیران عامل به ۱۸ اقدام کلیدی پایبند هستند که در ۶ حوزه اصلی دستهبندی میشوند:
غلبه بر شانس
- چشمانداز: تعریف پیروزی را بازتعریف کنید.
مدیران عامل مؤثر، تعریف موفقیت را با جسارت بازنگری میکنند—مثلاً به جای هدفگذاری برای رتبه اول در صنعت، رسیدن به چارک برتر در بین همه صنایع را در نظر میگیرند. - استراتژی: در اوایل مسیر، حرکتهای جسورانه انجام دهید.
انجام یک یا دو حرکت جسورانه، احتمال صعود از پنجکهای میانی سود اقتصادی به پنجک بالا را دو برابر میکند. انجام سه حرکت یا بیشتر این احتمال را تا شش برابر افزایش میدهد. - تخصیص منابع: فعال باقی بمانید.
شرکتهایی که در طی ۱۰ سال بیش از ۵۰٪ سرمایهگذاری خود را بین واحدهای تجاری بازتخصیص میدهند، ۵۰٪ ارزش بیشتری نسبت به شرکتهای غیرفعال ایجاد میکنند. هیچ مدیر عاملی در مصاحبههای ما ابراز نکرد که در تخصیص منابع، بیشازحد فعال بوده است.
همراستایی سازمانی
- استعداد: استعداد را با ارزش مطابقت دهید.
مدیران عامل مؤثر بهطور سیستماتیک استعدادهای برتر را با نقشهایی که بیشترین ارزش را ایجاد میکنند هماهنگ میسازند و در صورت لزوم سریعاً نسبت به عملکرد ضعیف در نقشهای کلیدی واکنش نشان میدهند. - فرهنگ: فراتر از مشارکت کارمندان بروید.
مدیرانی که عناصر فرهنگی تأثیرگذار بر عملکرد را بهدقت اندازهگیری و مدیریت میکنند، شانس موفقیت استراتژیشان را بیش از دو برابر میکنند و سه برابر بیشتر بازدهی برای سهامداران دارند. آنها روی یک عنصر فرهنگی کلیدی تمرکز میکنند که بیشترین تأثیر را دارد. - طراحی سازمانی: پایداری و چابکی را ترکیب کنید.
مدیران عامل برجسته، ویژگیهای ثابت ساختار سازمانی را با اجزای پویا که سریع به چالشها و فرصتهای جدید پاسخ میدهند، ترکیب میکنند.
تیم و فرآیندها
- تیم: قاطعانه عمل کنید.
مدیران عامل موفق ترکیب تیم را سریعاً اصلاح میکنند—حتی اگر شامل حذف افراد دوستداشتنی با عملکرد ضعیف یا افراد بااستعداد اما ناسازگار باشد. آنها شرایط موفقیت را برای تیم مهیا میکنند، اما فاصله لازم برای قضاوت عینی را حفظ میکنند. - تصمیمگیری: از سوگیریها دوری کنید.
هیچکس از سوگیری ذهنی و سازمانی مصون نیست. مدیران عامل مؤثر با بهرهگیری از تیمی متنوع و استفاده از فرآیندهای تصمیمگیری عینی، کیفیت تصمیمات را افزایش میدهند. - فرآیندهای مدیریتی: انسجام ایجاد کنید.
فرآیندهای مدیریت نباید در تضاد باشند. مدیران عامل باید اطمینان حاصل کنند که همه فرآیندها در خدمت اولویتهای مرکزی شرکت هستند.
تعامل با هیئتمدیره
- اثربخشی: برنامهریزی آیندهنگرانه داشته باشید.
مدیران عامل باید از هیئتمدیره بهعنوان منبعی ارزشمند فراتر از مسئولیتهای رسمی استفاده کنند و از مخالفت یا پیروی کورکورانه بپرهیزند. - روابط: فراتر از جلسات فکر کنید.
ایجاد شفافیت و اعتماد، مرز مسئولیتها بین مدیریت و هیئتمدیره را روشن میکند. دیدارهای فردی در محیطهای غیررسمی، به پرداختن به موضوعات دشوار کمک میکند. همچنین ارتباط هیئتمدیره با مدیران ارشد، درک جامعتری از عملکرد شرکت ایجاد میکند. - قابلیتها: توازن و توسعه را دنبال کنید.
مدیر عامل میتواند با جذب اعضایی با تجربه و تخصص متنوع، ترکیب هیئتمدیره را تقویت کند. برنامههای معرفی و آموزش مداوم برای اعضای جدید، اثربخشی هیئتمدیره را افزایش میدهد.
ذینفعان خارجی
- هدف اجتماعی: نگاه کلان داشته باشید.
مدیران عامل موفق وقت خود را صرف تعریف و حمایت از اهداف کلان سازمان میکنند و آن را با فعالیتهای روزمره هماهنگ میسازند. - تعاملات: اولویتبندی کنید.
آنها بهصورت سیستماتیک، تعاملات با ذینفعان خارجی را زمانبندی میکنند و از این فرصتها برای ایجاد انگیزه و اقدام استفاده میکنند. - لحظات بحرانی: پیش از بحران، تابآوری ایجاد کنید.
بحرانها الگوهایی قابل پیشبینی دارند. مدیران عامل برجسته برای مواجهه با بدترین سناریوها، نقشههای واکنش به بحران را از قبل آماده میکنند.
عادات کاری فردی
- دفتر کار: انرژی و زمان را مدیریت کنید.
انرژی مدیر عامل بهاندازهٔ زمانش مهم است. برای حفظ عملکرد بلندمدت، آنها محیط کاری خود را بهگونهای سامان میدهند که انرژیشان حفظ شود—از جمله یک دستیار اجرایی ماهر و رئیس دفتر برای تمرکز بر کارهایی که فقط از عهدهٔ مدیر عامل برمیآید. - الگوی رهبری: اصالت را انتخاب کنید.
مدیران عامل موفق بین آنچه باید در نقش خود انجام دهند و آنچه بهعنوان انسان میخواهند به آن برسند تعادل برقرار میکنند. با بیان دلایل شخصی برای تصمیمات، احتمال سوءبرداشت را کاهش میدهند. - دیدگاه: مراقب غرور باشید.
آنها گروه کوچکی از مشاوران قابلاعتماد برای دریافت بازخورد بیپرده دارند، با کارمندان سطح پایین در تماس هستند و به خود یادآوری میکنند که این نقش موقتی است و کل شخصیت آنها را تعریف نمیکند.
“هیچکس آماده نیست که مدیرعامل شود، حتی اگر فکر کند که آماده است”، بیل جورج، مدیرعامل سابق شرکت مدترونیک میگوید. «باید در طول مسیر رشد کنید.”
چرا جسارت برای موفقیت مدیرعامل حیاتی است؟
بر اساس تحقیقات تجربی و مصاحبه با حدود ۷۸۰۰ مدیرعامل، نویسندگان کتاب “عالی بودن در نقش مدیر عامل” از مکنزی دریافتند که جسارت یکی از شاخصهای مهم موفقیت است. و زمان در اینجا اهمیت زیادی دارد: ویکرام مالهوترا، یکی از شرکای ارشد مکنزی میگوید : “اگر در سال اول جسور نباشید، نمیتوانید تفاوتی ایجاد کنید”
اما جسارت یعنی چه؟ به گفته کتاب، جسارت یعنی متفاوت فکر کردن دربارهی چیزهایی که در کنترل شما هست یا نیست. معمولاً کنترل شما بیش از آن چیزی است که فکر میکنید. حتی اگر مدیرعامل شرکتی در صنعتی با رشد پایین باشید، همیشه درجهای از سازگاری با شرایط بد وجود دارد. در مکالماتمان با مدیرانعامل، دیدهایم که شرکتهای شیمیایی به شرکتهای علوم زیستی تبدیل شدهاند و شرکتهای انرژی قدیمی، به انرژی پاک روی آوردهاند.
برنامهریزی برای سال اول مدیرعاملی
بیش از ۹۰ درصد مدیرانعامل میگویند ایکاش انتقال به نقش جدیدشان را بهگونهای دیگر مدیریت میکردند. بنابراین برنامهریزی برای سال اول حیاتی است.
چهار عنصر کلیدی برای موفقیت در سال اول:
- خودتان را مرکز قرار ندهید
تمرکز را از خودتان به نهاد منتقل کنید. مثلاً به جای اینکه بپرسید “میراث من چه خواهد بود؟”، بپرسید “چه هدف سازمانی را دنبال میکنم؟” - گوش کنید، سپس عمل کنید
بهترین رهبران در ابتدا گوش میدهند. این به معنای اجرای «تور شنیداری»، جمعآوری حقیقت، انتخاب حرکات جسورانه، و انتقال اجرای صحیح آنهاست. - بر لحظات نخست مسلط شوید
اولین برداشتها اهمیت زیادی دارند. برای لحظات کلیدی مانند اولین جلسه هیئتمدیره یا اولین گزارش مالی سهماهه، آمادگی کامل داشته باشید. - روی کارهای منحصربهفرد تمرکز کنید
تنها بر کارهایی تمرکز کنید که هیچکس جز شما نمیتواند انجام دهد. این هم اثربخشی شما را بالا میبرد و هم از فرسودگی جلوگیری میکند.
حالا که در سالهای اول موفق شدید، چگونه از خودشیفتگی جلوگیری کنید؟
فرض کنیم در اوایل دورهی خود همه کارهای درست را انجام دادهاید: چشماندازی جسورانه تعیین کردهاید، حرکات استراتژیک را دنبال کردهاید، استعداد مناسب و سازوکارهای پاسخگویی را پیاده کردهاید، اعتماد ذینفعان را جلب کردهاید و زمان خود را روی چیزهای مهم متمرکز کردهاید—و در نتیجه قوی شروع کردهاید و حالا، چند سال بعد، در اوج هستید.
اما هنوز در امان نیستید. دقیقاً در این مرحله میانهراه است که بیشترین احتمال را برای از دست دادن تمرکز دارید. تشخیص خودرضایتی در خودمان دشوار است. اما دیدن آن در دیگران آسان است و معمولاً بهصورت یک شوک ناخوشایند ظاهر میشود، وقتی رقبایی که فکر میکردید عقبتر هستند، ناگهان از شما جلو میزنند.
از جیمی دایمون، مدیرعامل جیپیمورگان چیس، یکی از موفقترین و تأثیرگذارترین مدیرعاملهای قرن ۲۱ بیاموزید. در سال ۲۰۱۲، پس از چند سال درخشش اولیه، شرکت دایمون دچار زیانی ۶ میلیارد دلاری از معاملات شد. او در آن زمان گفت: “بزرگترین درسی که گرفتم این است که نباید، حتی پس از عملکرد موفق، دچار خودرضایتی شد.”
پس، چطور از این خودراضی شدن جلوگیری کنیم؟
بر اساس تحقیقات و تجربیات ما، چهار اقدام میتواند احتمال حفظ عملکرد بالا را بهشدت افزایش دهد:
برنامهی یادگیری خود را تقویت کنید
مدیرعاملهای موفق در روزهای اول خود، بسیار یاد میگیرند و سپس این آموختهها را برای شکل دادن به استراتژی به کار میگیرند. اما هدفی که باید در نظر داشته باشید، این است که هر سال را بهتر از سال قبل کنید. برای این کار، مدیرعاملها باید به یادگیری ادامه دهند هم از ذینفعان خارجی و هم از کارکنان خود در همه سطوح سازمان.
از دید یک فرد بیرونی نگاه کنید
هر سال، مدیرعاملها استراتژی خود را برسی میکنند. اما بهترین مدیرعاملها بهطور دورهای همه جنبههای کسبوکار را مثل زمانی که تازه وارد شدهاند، با دیدی تازه و تحلیلی کامل بررسی میکنند. این کار از آنچه به نظر میرسد دشوارتر است: تمایل طبیعی به حمایت از پروژههای محبوبمان، باعث میشود نتوانیم آنها را با نگاه انتقادی بررسی کنیم. اما تلاش برای داشتن دیدی عینی، برای به چالش کشیدن دانستههای قبلی حیاتی است.
منحنی رشد بعدی (S-curve) را با همکاری دیگران تعریف کنید
منحنی S نشاندهندهی نحوهی پیادهسازی یک استراتژی در طول زمان است. ابتدا، مرحلهای از پیشرفت کند وجود دارد، سپس صعود سریع با رسیدن نتایج، و در نهایت، یک فلات که در آن بیشتر ارزشها محقق شدهاند. یک مدیرعامل جدید معمولاً برنامهای برای دستیابی به این منحنی طراحی میکند. وقتی مدیرعامل احساس راحتی میکند، وقت آن رسیده که دربارهی برنامه رشد جدید فکر کند. بهترین مدیرعاملها با تیم اجرایی خود و لایه بعدی مدیران همکاری میکنند تا برنامهای برای منحنی رشد بعدی تدوین کنندذو اجازه نمیدهند منحنی اول بیش از حد طول بکشد.
سازمان را برای آینده مقاوم کنید
یک بحران میتواند دوران مدیریتی یک مدیرعامل موفق را به پایان برساندذیا اینکه میتواند به عنوان سکوی پرتابی برای رشد سازمانی عمل کند. کسانی که به نتایج مثبتتری دست پیدا میکنند، خیلی قبلتر از بروز بحران آماده میشوند. آیندهنگری همچنین به معنای تقویت استعدادهای درون شرکت است، از جمله برنامهریزی برای جانشینی خودتان.
برای دانلود مقاله، روی لینک زیر کلیک کنید.
