سلام بروس جانس سال اینجاست و در این ویدیو می خوام در مورد دو تا از استراتژیک ترین تصمیماتی که هر سازمانی ممکنه بگیره صحبت کنیم و این دو مورد عبارتند از: ماموریت ما چیه؟ و چشم انداز ما کدومه؟
معمولا پاسخ های ضعیفی به این سوالات داده می شه! چون میزان زیادی سو تفاهم درباره معنای واقعی این عبارت وجود داره که کمتر مورد توجه قرار می گیره. یه نفر فکر می کنه ماموریت اینه! دیگری فکر می کنه اینه! و سوم این! و هنگام سردرگمی هم معلومه که هیچ وقت نتایج خوبی نخواهید داشت.
پس اگر مایلید تصمیمات استراتژیک بهتری بگیرید که به شما کمک کنه تا سهم بیشتری از بازار کسب کنید، ببینید چگونه می تونید بین بیانیه ماموریت و بیانیه چشم انداز تمایز ایجاد کنید؟ بیایید یه نگاهی به این موارد بندازیم اما اول با مورد اول شروع می کنیم.
بیانیه ماموریت:
برای من بهترین تعریف هر چیزی اینه که برگردم به معنای خود کلمه. وقتی واژه ماموریت به گوش شما می خورد چه چیزی به ذهنتان می آید؟ مثلا اگر یک گروه نظامی قرار باشه به یک ماموریت بره یعنی چی؟ یعنی اونا می خوان برای یک هدف خاص بر علیه فرد یا گروهی اقدام کنن! به همین ترتیب ماموریت یک گروه از کلیسا معنای خاص خودش رو ممکنه داشته باشه.
نتیجه اینکه ماموریت یعنی یک گروه از مردم که تلاش می کنند کاری رو برای یک قصد خاصی انجام بدن و اون قصد خاص برای همه محرز و مشخص و معلومه! پس ماموریت از اون چه که یک نفر انجام می ده حرف می زنه. قرار نیست الزاما امیدوار کننده باشه. در ماموریت صحبت از این است که شما چه کاری می کنید؟ یک بیانیه ماموریت خوب، باید نشون بده شما به عنوان یک شرکت چه فعالیتی دارید؟ و چه فعالیتی ندارید؟ و برای چه کسی این فعالیت ها را انجام می دید!
اما اجازه بدید مثالی از یک بیانیه خوب ماموریت بیارم اتحادیه تنیس ایالات متحده این اتحادیه اذعان می کنه که ماموریت اون ها ترقی و توسعه تنیسه. اما اون ها الزاما نمی گن که در کجا چون نام اتحادیه تنیس ایالات متحده است و این به نحوی این معنا رو برای ما می رسونه. البته برخی ممکنه بخوان قیدی به اون اضافه کنن. مثلا بگن بازیکنان تنیس آمریکا! اما چون واضحه که این اتحادیه متعلق به کجاست؟ پس طبیعتا درپی آن نیست که رشد تنیس را مثلا در قزاقستان دنبال کنه! چون توی آمریکاست.
خب می رسیم به دو عاملی که باید روی آن ها تمرکز کنیم. رشد تنیس و توسعه اون!
این دو مفهوم واقعا این سازمان را در دهه اخیر پیش برده در واقع اگر درست فهمیده باشم، تنیس تنها ورزش سازمان یافته ایه که حقیقتا در دهه گذشته رشد بسیار زیادی داشته! اما قبلا رو به افول بود. می دونید چرا رو به افول بود؟
چون اون ها در مورد ماموریتشون خیلی صریح شدن. این ماموریت درباره ترقی و توسعه تنیسه. که شامل همه موارد از جمله منابع و بودجه و هر کاری که لازمه هست. این نمونه یک بیانیه ماموریت عالیه. ساده، مستقیم و کاربردی است!
خب مورد دوم بیانیه چشم انداز چیه؟ بیانیه چشم انداز اساسا متفاوته! چشم انداز اگر به ریشه اون برگردید در مورد بصیرته. در مورد دیدن عمیق، یک چیزی در مورد آینده نگری، اون چشم انداز در مورد آنچه که انجام می دید نیست! در مورد چیزیه که می خواید باشید، یا بشید! نقطه ای در آینده!
بیانیه ماموریت می گه که ما چه کاری می کنیم اما بیانیه چشم انداز باید به قلب افراد نفوذ کنه. باید چیزی باشه که امیدوار کننده باشه. چیزی که مردم در مورد اون هیجان زده و متحیر بشن و بگن منم می خوام عضوی از اون ماجرا و اتفاق باشم. خب بذارید در اینجا یک بیانیه چشم انداز خوب رو مثال بزنم:
شرکت راه آهن نورفوک ساچر! بیانیه چشم انداز آن ها هرگز بر اساس راه آهن بیان نشده! بیانیه اون ها می گه امن ترین، مشتری مدارترین و موفق ترین شرکت حمل و نقل جهان! خب حتما می گویید که این یک رویاست، یا چیزی است که می خواهند باشند! البته ممکنه بگید که این یک رویاست یا چیزی که می خوان باشن. البته درسته! اما افراد با هیجان می گن: ما می خوایم امن ترین و مشتری مدارترین باشیم! می خوایم موفق ترین شرکت حمل و نقل جهان بشیم!
به همین دلیل که اغلب در بیانیه های چشم انداز از کلماتی مانند سرآمد یا برترین یا بهترین استفاده می شه. چون هدف اونه که تحریک کننده باشه و مردم بگن بله! می خوام وقتم و انرژیم رو صرف اون کنم. در واقع این تفاوت میان یک بیانیه ماموریت و یک بیانیه چشم انداز بود.
بیانیه ماموریت درباره ی کاری است که انجام می دید، اما بیانیه چشم انداز در مورد چیزی که می خواید باشید، یا بشید! یک بیانیه ماموریت بر روی امروز چه می کنیم تمرکز داره، در حالی که بیانیه چشم انداز بر آنچه می خواید بشید متمرکزه و روی آینده زوم می کنه و این بود تفاوت این دو مفهوم بزرگ در مدیریت.