این ویدیو مصاحبه ای با پاول زک، نویسنده کتاب مولکول اخلاقی است.
در این ویدیو راجع به نحوه ی عملکرد مولکول اکسی توسین در بدن و فواید آن صحبت میشود.
با دیدن این ویدیو متوجه میشوید که این هورمون چه تاثیراتی بر رفتار و احساسات شما میگذارد؟!
سلام این برنامه ی ایده هاست! من آنجلا هرون امروز با پاول زک نویسنده کتاب مولکول اخلاقی هستم. از دیدارت خوشحالم.
متشکرم!
پول تحقیقات شما در مورد هورمون اکسیتوسین و نحوه تاثیر اون بر رفتار و احساساته. می شه برامون بیشتر توضیح بدی؟
خب ما ده سال رو صرف آزمایش کردیم و الان می دونیم که این مولکول نوعی مولکول اخلاقیه که مانند یک ژیروسکوپ راهنمای ما در تعامل با دیگرانه و می گه که چه زمانی ارتباط برقرار کنید و چه زمانی نه!
خب شما این نکته رو در خلال آزمایش های مختلف متوجه شدید. می شه کمی بیشتر توضیح بدید؟
خب آزمایش اول ما درباره ی اعتماد بود! ما دائما به غریبه ها اعتماد می کنیم و سوال اینه که اصلا برای چی؟ زمانی که پولی رو بر مبنای اعتماد به کسی می دیم، مغز هورمون اکسیتوسین ترشح می کنه! این آزمایش داره به ما نشون می ده که سیستم های اقتصادی و همین طور زندگی اجتماعی ما چطوری می شه که تحت تاثیر افرادی قرار می گیره که رفتار اجتماعی مناسبی از خودشون نشون می دن!
شما درباره اعتمادسازی صحبت کردید. تحقیقات شما چه پیامی برای محیط های کاری داره؟ و در واقع چه کمکی به مدیران و کارمندان می تونه بکنه؟
من کاملا با حرف شما موافقم! در علوم اعصاب و روان مدیران و شرکت ها با مشکلی تحت عنوان تمرکز مغزها برای هدف مشترک روبرو هستند. ما نشون دادیم که اکسیتوسین به عنوان مولکولی که ارتباط و دلبستگی و توجه به نتیجه رو سبب می شه، بسیار قوی تر از محرکی مثل ترسه! ضمن انجام این تحقیق چیدمان اعضای تیم رو تغییر دادم که باعث شد اکسیتوسین نوعی حس همدلی به وجود بیاره. من نظارت می کردم تا بدونم آیا قلبا درگیر کار هستن یا نه؟ مثل یه مربی هزینه ها و کارهای مختلفی حتی برگزاری مهمونی رو هم بر عهده گرفتم! این یه حس مشارکت قلبی در افراد بود و به قول پیتر دراکر کاری کردیم که اونا حس کنن انسان هایی کامل و عضو مهمی از محیط کار هستن، نه اینکه تنها یک چرخ دنده باشن!
اینکه اگه بخوایم روحیه همکاری رو در تیم خودمون بالا ببریم، چطوری تش را ا این رو افزایش بدیم؟
دقیقا همینطوره! راحت ترین مسیر ایجاد شفافیته. اگه اهداف و نحوه دستیابی رو مشخص کرده و برای اون کمی استرس به افراد وارد کنیم، در این صورت شفافیت به اعتمادسازی منجر می شه. اما اگه عکس شد وقتی تیم ندونه هدف و برنامه شما چیه؟ نمی تونن به شما اعتماد کنن! پس ترس فعال می شه و حتی نوعی مکانیزم دفاعی بروز می کنه که هر دو مانع آزادسازی اکسیتوسین می شه و رفتارهای گروهی رو مختل می کنه.
امروزه دغدغه زیادی برای ایجاد فرهنگ اخلاقی وجود داره. آزادسازی اکسیتوسین چه کمکی می کنه؟
اکسیتوسین با تاثیر بر لایه های مغزی ما یعنی احساسات می گه که چه چیزی مناسب هست و چه چیزی نمی تونه مناسب باشه؟! این هورمون نوعی رویکرد نسبت به اخلاقیات و همین طور حس همدلی ایجاد می کنه. مغز ما در دریایی از مواد شیمیایی غوطه ور و دریافت های احساسی ما ممکنه اشتباه باشن! پس توانمند سازی افراد برای تشخیص درستی یا نادرستی مسائل مهمه! برای نود و پنج درصد افراد رفتار خوب پاسخ خوب به همراه داره و من فکر می کنم که این خیلی مهمه! انسان ها بهتر از اونی ان که می بینیم.
تحقیقاتی هم در زمینه ی اکسیتوسین و رفتار در فضای آنلاین داشتی! خب اون چطور؟
خب تحقیقات ما نشون می ده صد درصد افرادی که از رسانه های اجتماعی استفاده می کنن، افزایش ترشح اکسیتوسین دارن و میزان این افزایش نشونه نزدیکی به طرف مقابله. اما در خصوص ارتباطات آنلاین در محیط کار باید گفت که بله! بیست دقیقه چک کردن شبکه های اجتماعی در زمان استراحت شاید بد نباشه، اما قطعا چهار ساعت گشتن در فضای مجازی نتیجه خوبی نمی تونه داشته باشه! ارتباط کوتاه می تونه نشاط آور باشه و انگیزه کافی برای ادامه کار ایجاد کنه!
خب اینا خیلی مهمه! چرا قبلا از اکسیتوسین هیچ چیزی به مردم گفته نشده؟
واقعا سوال خوبیه! پزشکی اختلالی مرتبط با مقدار اکسیتوسین رو تاکنون شناسایی نکرده. پس این مولکول ناشناخته بود. البته اندازه گیری اون دشواره و پروتکل های آزمایشی خیلی دقیقی می خواد. باید مغز رو با لطافت تحریک کرد تا این ماده آزاد بشه. برای اینکه بهتر متوجه بشید، باید بدونید که فعالیت های بسیاری از ارتباطات کاری گرفته تا دعا و حتی رژه سربازان اکسیتوسین آزاد می کنه و باعث همکاری بین افراد می شه.
پاول تحقیقات شما درباره ی تاثیر اکسیتوسین بر محیط های کاری برای من بسیار جذاب بود!
خیلی ممنون که با ما بودی!
متشکرم!